آزادسازی کروبی را در دستور کار قرار دهیم.۵ اسفند فرصتی دوباره

در نوشتار قبل خواستار اطلاع رسانی برای تظاهرات ۵ اسفند و همین طور آزادسازی کروبی شدم و دلایل آن را توضیح دادم که منطقی و عقلانی بود اما متاسفانه تا الان نه اقدامی برای اطلاع رسانی ۵ اسفند انجام شده است و نه اطلاع رسانی مناسبی برای شکستن حصر کروبی.اما در همین حال میبینم که لینک های احساسی چون آزادسازی موسوی کهخ به مراتب آزادسازی او به دلیل قرارگرفتنش در منطقه ای فوق امنیتی دشوارتر و پرهزینه تر است در بالاترین بالا۱۰۰ میشود.زمان ان رسیده است که با تصمیم های منطقی این رژیم را مجبور به عقب نشینی کنیم والا با تصمیم های احساسی و برگزاری تظاهرات ماهانه چیزی دستگیرمان نمیشود چون حکومت زمان ریکاوری خواهد داشت و همان طور که در ۲۰ ماه گذشته نتوانستیم با این روش رزیم را به زانو درآوریم.راه حل کار قرار دادن رژیم در وضعیت بحرانی هر روزه است.یعنی هر روز رزیم باید حس کند که امروز روز آخرش است و آن زمان است که ما به ژیروز نزدیک می شویم.

تظاهرات 5 اسفند،هدف آزادی کروبی

باتوجه به حمله ی دیشب به منزل کروبی باید توجه داشت که هر دو2 رهبر جنبش در خطر قرار دارند،و به نظرم آزادسازی هرکدام از این 2 عزیز،اشتیاق مردم به حضور در خیابان ها را بالا می بره و در صورتی که مدتی از این حبس خانگی بگذره و ما واکنش مناسبی در این رابطه انجام ندهیم،حبس خانگی آن ها شاید عادی شده و هیچ وقت نتوانیم آن ها را آزاد کنیم.پس 5 اسفند به این سمت حرکت کنید)

نیاوران ، مهماندوست ،( سعیدی)، نرسیده به درمانگاه حصار بوعلی

و یادتان باشد خشونت اجتناب ناپذیر است با مشتی بسیجی و سپاهی که در این مدت از خشونت چیزی کم نگذاشته اند نمیشود با زبان کلام صحبت کرد.

از «رای من چه شد؟»تا <جمهوری ایرانی>و<حکومت اسلامی نمی خوایم>

روزهای اول شکل گیری اعتراضات را به خوبی یاد دارم.تظاهرات سکوت.تظاهرات با ژلاکارد <رای من چه شد؟>آن روزها با اینکه رفتار مزدوران رژیم بسیار وحشی بود اما خیلی ها هنوز به این نظام و قابلیت اصلاح پذیری آن اعتقاد داشتند.موسوی و کروبی  بازگشتن به دوران طلایی امام را خواستار بودند.اما رفته رفته شعارهای جدیدی مطرح شد.شعارهایی چون<نه غزه.نه لبنان.جانم فدای ایران><اجمهوری ایرانی>و در همان ابندا خیلی ها در مقابل این گونه شعارها موضع گرفتند.حتی کروبی و موسوی.اما رژیم دیکتاتور ایران در عرض ۲۰ ماه کاری را که شاید Vزیم شاه ۱۰ ۱۲ سال طولش داد را انجام داد.یعنی رادیکالی کامل مخالفان.حال امروز کار به جایی کشیده شده که کروبی در بیانیه اش می نویسد از جمهوری اسلامی نه جمهوری باقی مانده نه اسلامیش.کلمه می نویسد با برخوردهای رژیم روی کار آمدن نسلی که مصلحت اندیشی سران جنبش را ندارد اجتناب ناپذیر است.و در خیابان های شهر این شعار به خوبی شنیده میشود<حکومت اسلامی نمیخوایم.نمی خوایم>شاید موسوی و کروبی اگر ۲۵ خرداد دستور تصرف تهران را داده بودند امروز ایران ازاد بود.اما همیشه خیلی ها می گفتند این نظام اصلاح پدیر بود اما امروز بعید میدونم کسی به حقیقت سقوط جمهوری اسلامی شکی داشته باشد.